• امروز : چهارشنبه - ۱۸ مهر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 9 October - 2024
4
یادداشت/ شهدای دانش‌آموز(2)؛

روایت زندگی شهید دانش‌آموزی که در راه سیراب کردن همرزمانش شهید شد

  • کد خبر : 1803
  • 14 مرداد 1402 - 16:37
روایت زندگی شهید دانش‌آموزی که در راه سیراب کردن همرزمانش شهید شد
سپهر فردا/ علی شوندی، شهید دانش آموز قمی، برای سیراب کردن همرزمانش، با تأسی از باب الحوائج در راه بازگشت از قنات، با ظرف‌های پر آبی که بر دوش داشت مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و به آرزوی دیرینه‌اش رسید.

پایگاه خبری تحلیلی سپهرفردا در قم | هم قد گلوله‌ی توپ شد، با التماس گلوله را بلند می کرد و به هر سختی بر دوش و جثه‌ی ظریفش مسلط می‌ساخت و پیوسته محیای نبرد بود؛ در آن زمان، عشق واقعی، تنها به حضور در میدان‌های نبرد خلاصه می‌شد، عشق به میهن در بین جوانان و نوجوانان موج می‌زد، با عشق به شهادت روحشان را جلا می‌دادند گویا عشق واقعی رسیدن به معبود و دفاع از حریم مملکت و ارزش‌های آن بود.

آن زمان غیرت و شهامت ایران و ایرانی با رشادت ها و جانفشانی های آنان به خوبی به تصویر کشیده شد؛ جبهه و جهاد به یکی از بهترین سرگرمی‌های زندگی‌اش تبدیل شده بود چنان عاشقانه و محکم در این مسیر پرسوز و گداز قدم برداشت که هیچ سنگی نمی‌توانست مانع راهش باشد.

این جوش و خروش درونی از مطالعه کتب ارزنده امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای و کتاب‌های استاد مطهری و شهید بهشتی نشأت گرفت و به صورت جدی با دیوار نویسی، نصب پوستر و اعلامیه، ساخت نارنجک دستی و سه راهی، حضور فعال در تظاهرات علیه رژیم پهلوی، آغاز شد.

در التهاب و بحبوحه‌ی روزهای انقلاب در انتقال سخنان امام به گوش هم سن و سالانش چنان پرشور و فعال عمل می‌کرد که همه را با خود همراه ساخته بود تا اینکه فعالیت انقلابی او از چشم مدیر مدرسه نیز دور نماند و در یکی از روزهای مبارزه اش مورد مؤاخذه مدیر مدرسه قرار می گیرد و حتی مردودی او در آن سال عزم راسخش را ذره ای ضعیف نکرد.

مدرسه سلامت زمان انقلاب از این دانش آموزان غیرتمند و مصمم و با اراده که تنها دغدغه شان افشای جنایات شاه بود به خود کم ندیده؛ لحظه ای برای رسیدن به حق و حقیقت آرام و قرار نداشت و پایه ثابت همه تظاهرات ها و فعالیت های انقلابی بود.

با شروع جنگ و بعد از پیروزی انقلاب، دوره های آموزشی سه ماهه را هم در تهران گذراند چنان در دل‌های فرماندهان آموزشی خود نفوذ کرده بود که مشتاق حضورش در کنار خود بودند و پیوسته از او می خواستند در کنارشان بماند اما علی شوندی، دانش آموز قمی در جوابشان می گفت: “من برای جنگ آمدم برای چی باید اینجا بمونم”

سه ماهی از حضور مستمرش در جبهه نگذشته بود که در گروه جنگ های نامنظم شهید چمران فعالیت داشت و مشتاقانه و با جان و دل می‌جنگید تا اینکه در روز ۱۴ مردادماه ۱۳۶۰ درست در سن ۱۴ سالگی، زمانی که به همراه دو نفر از دوستانش برای تهیه آب نیروها به قنات راهی شده بود هنگام بازگشت با ظرف‌های پر آبی که بر دوش داشت مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و به آرزوی دیرینه خود رسید.

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://sepehrefarda.ir/?p=1803
  • نویسنده : الهم پناهی‌فر

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.